Web Analytics Made Easy - Statcounter

آفتاب‌‌نیوز :

هیرش سعیدیان: بیش از ۳۰ ماه از آغاز به کار دولت سید ابراهیم رئیسی می‌گذرد و در این مدت نرخ دلار در برابر پول ملی، حدود 40 هزار تومان افزایش یافته است. نرخ سکه بهار آزادی نیز در دولت سیزدهم بیش از ۲۸۵ درصد رشد نشان می‌دهد. این در حالی است که نرخ سکه در ۳۰ ماه ابتدای دولت حسن روحانی ۱۲ درصد و در بازه زمانی مشابه در دولت احمدی نژاد حدود ۹۰ درصد رشد کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

قیمت سکه از ۲۴ دی ماه در سال گذشته تا کنون  حدود ۱۱ میلیون تومان افزایش یافته که نشان دهنده عمق بی اعتمادی جامعه به بازار‌های مولدی مانند بورس و تولید است.

پس از حمله اسرائیل به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق، نرخ دلار وارد کانال بی سابقه ۶۴ هزار تومان شد. بانک مرکزی پس از رشد این سنجه کلیدی در اقتصاد، به تکرار همان اقداماتی پرداخت که اسلاف رئیس فعلی بانک مرکزی معمولاً در اینگونه مواقع در دستور کار قرار می‌دهند. ایبنا رسانه نزدیک به بانک مرکزی، مصاحبه‌های با برخی اقتصاددانان را منتشر کرد که به مردم اطمینان می‌دهند: «نوسان نرخ ارز گذار است و به زودی  شاهد اوج‌گیری قیمت ریال در برابر دلار خواهیم بود».

تقریباً از زمانی که نرخ دلار ۹۶۰ تومان بود تا کنون، همواره اقتصادخوان‌های نزدیک به دولت، به مردم اطمینان می‌دهند که رشد فعلی «موقت» است و مردم به زودی شاهد کاهش نرخ ارز خواهند بود.

مدیریت بازار به سبک فرزین

در اسناد هک شده منتسب به مجلس شورای اسلامی، رئیس کانون صرافان در نامه‌ای به مجلس هشدار می‌دهد که: «بیش از ۶۳۰ صرافی  از مجموع ۷۰۰ صرافی کشور در خطر حذف قرار دارند». این مسئول صنفی همچنین از ورود بدون اجازه نمایندگان بانک مرکزی به ساختمان کانون و برگزاری انتخابات با فشار بانک مرکزی گلایه می‌کند.

بانک مرکزی همواره به فعالیت‌های سودجویانه برخی صرافان ظنین بوده و این بدگمانی خود را نیز پنهان نکرده است. در سند دیگری از مجموع اسناد هک شده، برخورد با مدیریت کانال‌های اعلام قیمت ارز و همچنین برخورد قانونی با ۶ رسانه و ۶ شخص حقیقی فعال در حوزه رسانه‌ای اقتصاد پیشنهاد شده است.

محدوده میدان فردوسی تا چهار راه استانبول نیز به عنوان مرکز تجمع فروشندگان ارز بار‌ها شاهد حضور محسوس و نامحسوس مامورینی بوده که درصدد شناسایی و بازداشت فروشندگان ارز بوده‌اند. بانک مرکزی همچنین طی روز‌های گذشته تلاش کرد تا با تزریق پرفشار منابع ارزی، روند رشد نرخ ارز مرجع خارجی (دلار) را لااقل کٌند نمایید. با این همه هیچ کدام از این تلاش‌ها نتوانسته کفه ارزش پول ملی در برابر غول سبز دلاری را سنگین نمایید.

چرا اوکراین توانست و ایران نمی‌تواند؟

اوکراین در حال حاضر در حال جنگ با یکی از سه ابرقدرت  بزرگ جهان است و حداقل ۱۷ درصد از خاک آن تحت اشغال روسیه قرار دارد، ولودیمیر زلنسکی، رهبر و سکاندار نظام حکومتی اوکراین که از سوی نیرو‌های ارزشی با تمسخر «دلقک» خوانده می‌شد با اتکا به سرمایه مردمی که دارد، از همان ابتدا در حین مدیریت جنگ اصلاحات اقتصادی را نیز در دستور کار قرار داد.

نرخ تورم سالانه اوکراین در فوریه ۲۰۲۴ به ۴.۳ درصد کاهش یافت که پایین‌ترین سطح از نوامبر ۲۰۲۰ محسوب می‌شود. این به این معنا است که نرخ تورم این کشور جنگ‌زده حداقل ۱۰ برابر از نرخ تورم در ایران کمتر است.

بر اساس گزارش مرکز آمار دولتی اوکراین، نرخ تورم ماهانه از ۰.۴ درصد در ژانویه به ۰.۳ درصد در ماه بعد کاهش یافت که در نوع خود یک رکورد تاثیرگذار محسوب می‌شود.

ثبات گْریونا (هْریونا) در برابر ارزش ریال

صندوق بین المللی پول در گزارش اخیر خود ضمن تمجید از اصلاحات اقتصادی انجام گرفته در این کشور، از آنچه  آن را «اصلاحات اقتصادی فراتر از انتظار و البته پایدار» خواند، تجلیل نمود. زمانی که روسیه در فوریه ۲۰۲۲ به این کشور حمله کرد، بانک مرکزی اوکراین بلافاصله محدودیت‌هایی را برای واحد پول ملی خود در نظر گرفت. هریونیا با نرخ رسمی ۲۹ در برابر دلار تثبیت شد که در اثنای جنگ به ۳۶.۵۷ در ازای هر دلار رشد کرد. با این همه پس از اصلاحات اقتصادی و کاهش نرخ تورم، اوکراین سیاست ارزی خود را به شناور و «مدیریت منعطف» تغییر داد. تیموتی اش، استراتژیست ارشد BlueBay Asset Management این تغییر سیاست ارزی و افزایش قدرت پول ملی اوکراین را به عنوان نشانه‌ای از افزایش «اعتماد به نفس» اقتصادی این کشور تعبییر کرد.

هرچند نمی‌توان این حقیقت را نادیده گرفت که اوکراین از کمک‌های سخاوتمندانه اتحادیه اروپا و آمریکا برخوردار است و برعکس جمهوری اسلامی، تحت تحریم قرار ندارد، اما نمی‌توان این حقیقت را مد نظر قرار نداد که این کشور کوچک و جنگ‌زده که در حال پیکار با ارتش دوم جهان است سیاست‌های اقتصادی بسیار مدبرانه‌تری را عملیاتی کرده است.

بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی: «کاهش سرمایه اجتماعی در ایران باعث شده تا دولت نتواند برنامه‌های اقتصادی خود را آنگونه که باید به پیش ببرد.»

برخلاف آنچه که در میان عامه رایج است، برخورد‌های نظامی مانند حمله به کنسولگری باعث رشد نرخ ارز نمی‌شود، بلکه این عدم اعتماد عمومی  به سیاستگذار دولتی و همچنین نااطمینانی به آینده است که باعث می‌شود مردم با هجوم به بازار ارز و طلا باعث رشد قیمت این دو کالای سرمایه‌ای شوند.

برخی نهاد‌های دولتی تلاش کردند با ترند کردن هشتک «ما ریال را دوست داریم» و برنامه‌های مشابه، مردم را ترغیب کنند که همراهی بیشتری با سیاست‌های ارزی_ اقتصادی از خود نشان دهند. اقداماتی که با بی‌اعتمادی عمومی مواجه شد.

صاحبنظران مختلف اقتصادی بار‌ها تاکید کرده‌اند، تا زمانی که کشور تحت تحریم‌های شدید فعلی قرار داشته باشد و وضعیت روابط بین‌المللی ترمیم نشود، اعتماد عمومی به ریال نیز بهبود نخواهد یافت. هم اکنون بر اساس معیار‌های اعلامی از سوی وزارت کار، حداقل ۴۰ میلیون نفر از ایرانیان در زیر خط فقر قرار دارند. رشد تورم، افزایش نقدینگی و افزایش قیمت ارز، قطعاً بر حجم فقر خواهد افزود. به ویژه آنکه، دولت هم نشان داده است که تنها راه‌حلش شعاردرمانی و ارائه آمار‌های نه چندان اعتمادبخشی است که تاثیر آن در سفره مردم چندان احساس نمی‌شود.

اگر ترامپ بیاید چه؟!

در حال حاضر ۹۰ درصد از مجموع نفت صادراتی ایران به کشور چین صادر می‌شود. همچنین بیش از ۶۰ درصد از مجموع محصولات پتروشیمی صادراتی نیز به مقصد این کشور بارگیری می‌شود.  

چین نیز بیش از ۴۲۷ میلیارد دلار در سال به ایالات متحده آمریکا صادرات دارد، در واقع آمریکا نقشی حیاتی در رشد اقتصادی چین ایفا می‌کند. اگر  دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود و بتواند بر سر قطع خرید نفت از ایران با چین معامله کند، این امر تبعات سنگینی برای دولت در ایران خواهد داشت. دلار ۱۲۰ هزار تومانی و تورم ۳ رقمی کمترین عواقب چنین ضربه‌ای خواهد بود. همچنین این احتمال وجود دارد که دولت در پرداخت یارانه‌ها و حقوق بازنشستگان ناتوان گردد. با توجه به اینکه در ایران درآمد‌های مالیاتی نیز به صورت ثانویه به صادرات انرژی وابسته است، تشدید تحریم‌ها، عملاً بخش عمده‌ای از درآمد دولت را خواهد بلعید و کشور را وارد عصر جدیدی از فقر می‌نمایید. با توجه به این شرایط، بسیاری از تحلیلگران پیشنهاد می‌کنند که یک چرخش عقلایی در سیاست های کشور صورت گیرد تا از این ابربحران‌ها به شکل مقتضی جلوگیری شود.

منبع: آفتاب

کلیدواژه: قیمت دلار بازار ارز قیمت سکه طلا تحریم جنگ اوکراین اصلاحات اقتصادی بانک مرکزی نرخ تورم پول ملی نرخ ارز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۷۹۴۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!

«برجام صرفاً یک مخدر بود که حواس مسئولین را از تحولات پرت کرد. برجام هویت دولت قبل است و به همین دلیل نمی‌خواهند شکست آن را بپذیرند. بدفهمی دولت روحانی از پدیده تحریم باعث از دست رفتن دهه۹۰ شد».

به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهوری در دولت‌های یازدهم و دوازدهم، اخیرا در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخت و در حالی که بیان می‌کرد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده، به تعریف و تمجید درباره برجام پرداخت. در واکنش به این اظهارات، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به رجانیوز گفت: برخی از صحبت‌های آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابل‌قبول و برخی تحلیل‌ها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولت‌های یازدهم و دوازدهم در بحث تحریم‌ها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریم‌ها، بدون شک اثر خیلی جدی در گم‌شدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.

آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا و اهداف خصمانه‌ای بود که دولت آمریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامه‌هایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکته‌ای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است.

از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراق‌هایی هم کرده است. البته برجام آورده‌ها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که به‌صورت اغراق گونه بیان شود. مهم‌ترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریم‌ها بود که در سال‌های ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد. نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران به‌گونه‌ای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریم‌ها آسیب‌پذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهم‌ترین متغیر آن نفت بود و یک‌بار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریم‌ها مواجه شدیم و خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب می‌شود.

برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع‌ و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بی‌توجه شدیم و حتی به توسعه زیرساخت‌های تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راه‌اندازی مرکز هدف‌گیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیج‌فارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاتسا که توسط کنگره آمریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سال‌های ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بی‌توجهی‌ها بودند، لذا نه‌تنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم. این ادعا که برجام در جذب سرمایه‌گذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سال‌های ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایه‌گذاری خارجی رخ ‌داده، اما در واقعیت طرح‌هایی که عملیاتی شدند و سرمایه‌های که به‌صورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان می‌دهند سرمایه‌گذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریم‌ها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایه‌گذاری خارجی رخ‌ داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتی‌که در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابل‌توجهی ثبت شده‌اند که در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایه‌گذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.

علت دفاع آقای جهانگیری از برجام این است که مهم‌ترین ایده دولت آقای روحانی مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را می‌سازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیل‌های خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلی‌شان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانی‌ها شفاف و تثبیت شده است.

دیگر خبرها

  • دولت اوکراین به دنبال راه حل های جدید برای مقابله با تهاجم روسیه
  • انتقاد استاندار گلستان از سنگ‌اندازی‌ در اجرای مصوبه رییس جمهور در آشوراده
  • کمک‌ های جدید آمریکا چه معنایی برای اوکراین و پوتین دارد؟
  • بسته کمکی ۶۵ میلیون دلاری استرالیا برای اوکراین
  • کمک‌های جدید واشنگتن چه معنایی برای کی‌یف و پوتین دارد؟
  • گام‌های بلند دولت سیزدهم برای رونق اقتصادی در گلستان
  • توسعه تجارت انرژی در کنار پیوستن به بریکس و شانگهای زمینه‌ساز رشد اقتصادی کشور شد
  • دولتی‌ها به جای رقابت، نظارت کنند
  • بلومبرگ: تیم اقتصادی ترامپ به دنبال مقابله با کشورهایی است که دلارزدایی می‌کنند
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!